خواب دیدم.
.
خواب دیدم که شیر ایرانی برگشته. هیکلی به غایت بزرگ داشت.
.
به تیری زهر آلود بیهوشش کرده بودند و بر تیرکی آویخته، با خود می بردندش.
.
مردمان در گوش هم زمزمه می کردند که جمعیتی ار این شیران بازگشته اند.
.
مردمان در گوش هم زمزمه می کردند که جمعیتی ار این شیران بازگشته اند.
۵ نظر:
faatehamaassalavaat
من خواب دیده ام که کسی کی آید
من خواب یک ستاره قرمز دیده ام
من خواب آن ستاره قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیده ام
آخ
چقدر روشنی خوب است
چقدر روشنی خوب است
و من چقدر از همه چیز های خوب خوشم می آید
چرا من این همه کوچک هستم
كه در خیابان ها گم شوم
چرا پدر که این همه کوچک نیست
و در خیابان ها هم گم نمی شود
کاری نمی کند که آن کسی که به خواب من آمده است
روز آمدنش را جلو بیاندازد
چقدر آفتاب زمستان تنبل است
من پله های پشت بام را جارو کرده ام
و شیشه های پنجره را هم شسته ام
کسی می آید
کسی می آید
کسی که دلش با ماست، در نفسش با ماست
در صدایش با ماست
کسی که آمدنش را
نمی شود گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت
من خواب دیده ام...
خوب بود.شير ايراني را ميگم.اول منو ياد اين شعر فروغ انداخت. اما خيلي اين شعررا دوست ندارم راستش. بعد ياد حسنك وزير افتادم. اونو خيلي دوست دارم. به دلم نشست.
و مادر حسنك زني بود سخت جگر آور. چنان شنيدم كه دو سه ماه اين حديث ازو نهان داشتند. چون بشنيد جزعي نكرد چنان كه زنان ديگر كنند. بلكه بگريست به درد! چنان كه حاضران از درد وي خون گريستند. پس گفت: بزرگا مردا كه اين پسرم بود
يادم رفت بگم كه تصوير شير بر تيرك آويخته ات منو ياد حسنك وزير انداخت...انگار 7 ماه يا 7 سال(!) يا نمي دونم چقدر همونطور مونده بود!
شیر در خواب بزرگی و سرافرازیست...شما به زودی شاهد قدرتی خواهید بود که چپاولگران و طاغوت زمانه آن را به بند می کشند و ناجوانمردانه از پای درش می آوردند اما نگران مباش که روزگار خوش در راه است و امید نوید می دهد به بازگشت بزرگی و .... و امید خود را از دست مده و در کارها به خدا توکل کن و به پدر و مادر خود احترام بگذار!!! (چشمک ). نقاشچی باشی در سمت خوابگزار اعظم!
...
خواب خوبی بود.خوب .
وقتی با سیستم یکی دیگه کامنت بذاری اینجوری می شه دیگه!!!یادت می ره اسم کاربر رو عوض کنی.اینجانب همان نقاشچی باشی همیشگی بوده ام که آن کامنت بالا را نوشتم و تغییر جنسیت نداده ام !!! قسم می خورم!
ارسال یک نظر