بیست و سوم مرداد 1387 مصادف با سیزدهم اوت الحرام 2008
همچنان باد می آید. الان دو روز می شه. نمی دونم چرا از پنجره که بیرون رو نگاه می کنم باد نمی آد ولی همچی که پام رو بیرون میزارم ... به هر حال من و باد با هم مشکلی نداریم هر دومون نفس می کشیم حالا یکی یه کم بلندتر.
در آزمایشگاه شتابگر خطّی در روزهای عادی هم معمولا کسی کاری به کار کسی نداره و همه سرشون به کار و زندگی خودشونه الانم که دیگه هیچ چون دراین دیاردر ماه مبارک اوت تمام مهره داران به تعطیلات می رن و فقط من موندم که با این زنبورهای سمج تو راه رفتن به آزمایشگاه مسابقه ی دو بدم. البته همینجا جا داره که از باد تشکّر کنم چون اگه در حین فرار، زنبوررو نمی برد ...
در ماه اوت کار حرام است ولی مجبورم می فهمی؟ مجبور!